بازی قالب شکنی
یکی از بازی هایی که آدم ها خواسته و نا خواسته انجام میدن بازی قالب سازیه .قالب سازی یعنی شرطی شدگی. در ارتباط با مسائل زندگی این مهمترین کاریه که ما نا خواسته انجام می دیم. دیدین بعد از مدتی از بعضی ها دلگیر میشیم ازمون می پرسن چرا ناراحت شدی؟ میگیم آخه ازش توقع نداشتم می دونین این توقع از کجا اومده؟ از همون قالبیه که براتون گفتم هر کسی رو می بینیم سعی می کنیم اونو با چهار چوب های ذهنیمون که قبلاً ساختیم مطابقت بدیم اگر تو اون چهار چوب قرار گرفت مورد قبوله و اگر نبود از جانب ما مورد قبول نیست. دیدین داریم با خودمون و دیگران چیکار می کنیم داریم اونارو تو یه قالبی که می شناسیم زندانی می کنیم آزادی و واقعی بودن رو از اونا می گیریم. آدما در حال رشد و تغییر هستن و ما با این قالب هایی که می سازیم جایی برای رشد و تغییر نمی گذاریم در نتیجه آدما اون جوری که واقعا هستن با ما ارتباط برقرار نمی کنن بلکه اون جوری که ما دوست داریم رفتار می کنن.
نه تنها برای خودمون بلکه برای خداوند متعال، پیامبران یا اولیاء خدا نیز قالب می سازیم یعنی ما انتظار داریم که فرستادگان خداوند انسان های خارق العاده ای باشند یا این که طوری باشن که ما می خواهیم و فکر می کنیم. از بزرگی شنیدم که قوم بنی اسرائیل انتظار داشتن حضرت مسیح (ع) سوار بر ابر ها وارد اورشلیم بشه ولی ایشان سوار بر الاغی وارد اورشلیم شدند و این موضوع باعث شد که تعداد زیادی به ایشان ایمان نیارن. ما حتی برای خداوند هم قالب می سازیم. یعنی ما خدایی رو قبول داریم که کارها رو اون طوری که ما می خوایم انجام بده. مثلاً اگه می خواد ما رو خوشبخت کنه باید حتما بهمون پول بده، یا ما رو تو دانشگاه قبول کنه، و .... راستی قالب ذهنی ما در مورد راهنما و منجی چه طوریه؟ نکنه قالب های ذهنی ما اونقدر کوچیک باشه که منجی با اون عظمتش تو اون قالب نگنجه؟!! در واقع خیلی وقت ها ما با قالب هامون فرصت استفاده از اون چیزی که هستی برای ما تعیین کرده رو از دست می دیم. بهتر نیست که اصلاً قالبی نباشه تا اون بی نهایت بدون هیچ شرط و شروطی ما رو راهنمایی کنه